مثه يه پل معلق بين زمين و آسمونه تو گير كردم

واسه بودن باتوخودمو باهرچي كه تو فك كني درگير كردم

هي نفوس بد زدي ديدي من آخرشم دير كردم دير كردم

تومرامم نيست من از حرفي كه زدم برگردم

باخيالت نبودي شبارومن سر كردم،وقتي حالم بد عكستو بغل كردم

تومرامم نيست من از حرفي كه زدم برگردم

باخيالت نبودي شبارو من سر كردم،وقتي حالم بد عكستو بغل كردم

يه دليل بهم بگو كه فكر من سمتت نياد ازاين به بعد،ازاين به بعد

يه چيزي بگو نزار كه حال من بدتر بشه ازاين به بعد از اين به بعد

حالاحرف بزن بهم بگو كه كي بود قفل اين عشقو شكست عشقو شكست

تو مرامم نيست من از حرفي كه زدم برگردم،باخيالت نبودي

شبارو من سر كردم،وقتي حالم بد بودعكستو بغل كردم

تو مرامم نيست من از حرفي كه زدم برگردم،باخيالت نبودي

شبارو من سر كردم،وقتي حالم بد بود عكستو بغل كردم